حجت در علم حدیثحجّت، اصطلاحی در علم حدیث، ناظر بر یکی از مراتب تعدیل راوی میباشد. ۱ - معنای لغویحجت در لغت به معنای دلیل و برهان است، یعنی آنچه بتوان با آن چیزی را ثابت کرد و در بحث و جدال بر مخالف پیروز شد. [۱]
محمد بن احمد ازهری، تهذیباللغة، ج ۳، ص ۳۹۰، ذیل «حج»، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره: دارالمصریه للتألیف و الترجمه، (بیتا).
از همینرو، حجت با دلیل هممعنا دانسته شده است. [۲]
علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ج۱، ص۸۶، چاپ عبدالرحمان عمیرة، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳]
محمداعلی بن علی تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۶۲۲، چاپ رفیق العجم و علی دحروج، بیروت ۱۹۹۶.
۲ - معنای اصطلاحیبر این اساس منظور از حجت، در اصطلاح محدّثان، کسی است که بتوان به حدیث او استدلال و احتجاج کرد و احتجاج و استدلال به حدیث، اگرچه مفهومی اعم است اما در اینجا به منزله توثیق دانسته شده است. [۴]
حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، ج۱، ص۳۹۵، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳).
و به علاوه حجت به کسی اطلاق شده است که سیصد هزار حدیث را با سند آنها از حفظ داشته و بر چگونگی احوال راویان آنها نیز آگاه باشد. [۵]
محمد عبدالرؤوف بن تاجالعارفین مناوی، الیواقیت و الدّرر فی شرح نخبه ابن حجر، ج۲، ص۴۲۱، چاپ مرتضی زیناحمد، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۶]
محمدضیاءالرحمان اعظمی، معجم مصطلحاتالحدیث و لطائفالاسانید، ج۱، ص۱۳۰، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۳ - در سلسله مراتب حدیثیدر سلسله مراتب محدّثان، حجت پس از حاکم، که عالیترین مرتبه است، قرار دارد. [۷]
محمد عبدالرؤوف بن تاجالعارفین مناوی، الیواقیت و الدّرر فی شرح نخبه ابن حجر، ج۲، ص۴۲۱، چاپ مرتضی زیناحمد، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۳.۱ - مامقانیبه گفته مامقانی [۸]
عبداللّه مامقانی، مقباسالهدایه فی علمالدرایه، ج۲، ص۱۷۰، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳.
اصطلاح حجت نزد شیعه بر مدح کامل فرد به اعتبار راوی بودن یا بر امامیِ عادل و ضابط بودن او دلالت دارد. ۳.۲ - ابن صلاح و بغدادیدر نظر کسانی چون ابن صلاح [۹]
ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علومالحدیث، ج۱، ص۷۱، چاپ مصطفی دیب البغا، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
و خطیب بغدادی، [۱۰]
احمد بن علی خطیب بغدادی، کتابالکفایة فی علمالروایة، ج۱، ص۲۷، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
کلمه حجت از الفاظ درجه اول در تعدیل راوی است، [۱۱]
ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علوم الحدیث النبوی، ج۱، ص۶۵، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
اما گاه، در بیان مراتب تعدیل راوی، حجت از الفاظ درجه دوم و حتی سوم به شمار آمده است. [۱۲]
زکریا بن محمد انصاری ازهری، فتحالباقی بشرح الفیةالعراقی، ج۱، ص۲۷۴، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۹۹۹/۱۴۲۰.
در عین حال، گفته شده است که حجت گرچه در مورد تعدیل راوی به کار میرود، اما در مرتبه پس از لفظ ثقه و هم ردیف الفاظی چون عدل ضابط، حافظ یا متقن، و ثَبْت قرار دارد. [۱۳]
حسین بن عبدالصمد حارثی، وصولالاخیار الی اصولالاخبار، ج۱، ص۱۹۲، چاپ عبداللطیف کوهکمری، قم ۱۴۰۱.
۳.۳ - ذهبیذهبی، [۱۴]
محمد بن احمد ذهبی، کتاب تذکرةالحفاظ، ج ۳، ص ۹۷۹، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت (بیتا).
بر آن است که لفظ حجت در مرتبهای بالاتر از ثقه قرار دارد، چنانکه لفظ حافظ بر واژه مفید برتری دارد و از این روست که یحیی بن مَعین میگفته محمد بن اسحاق ثقه بوده است اما نمیتوان او را حجت گفت. [۱۵]
ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیبالتهذیب، ج۷، ص۳۹، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳.۴ - طریحیبه گزارش طریحی، [۱۶]
فخرالدین بن محمد طریحی، جامعالمقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، ج۱، ص۲۷، چاپ محمدکاظم طریحی، (تهران ۱۳۷۴).
صدق اطلاق لفظ حجت (چون ثقه و عدل) بر تعدیل و توثیق راوی، اجماعی است.۳.۵ - حافظ عراقیحافظ عراقی، [۱۷]
عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی، التّقیید و الایضاح لما اطلق و اغلق من مقدّمه ابن الصّلاح، ج۱، ص۱۵۲، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
لفظ حجت را به عنوان لقب راوی در مرتبه اول و در کنار لفظ ثقه قرار داده است.۳.۶ - نورالدین عتراز دیدگاه نورالدین عِتر، [۱۸]
نورالدین عتر، منهجالنقد فی علومالحدیث، ج۱، ص۷۷، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
حفظ سند و متن حدیث به صورت متقن و دقیق، راوی را از مرتبه حافظ به مرتبه حجت ارتقا میبخشد.۴ - صفت لفظ دیگرحجت گاهی به عنوان صفت برای لفظ دیگری (مانند ثبت یا ثقه)، که بر توثیق راوی دلالت دارد، نیز آمده است. [۱۹]
محمد بن احمد ذهبی، میزانالاعتدال فی نقدالرجال، ج۱، ص۴، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بیتا).
در این صورت، حجت مرتبه دوم از مراتب تعدیل تلقی شده است. [۲۰]
حسن محمد مقبولی اهدل، مصطلحالحدیث و رجاله، ج۱، ص۲۰۲، صنعا ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۵ - عنوان برخی محدثاناز برخی محدّثان با عنوان حجت یاد شده است، مانند ابوهاشم رمّانی واسطی (متوفی ۱۳۲) و عباس بن عبدالعظیم (متوفی ۲۴۶). [۲۱]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج۶، ص۱۵۲، ج ۶، چاپ شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲، ج ۱۲، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۲]
محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج۱۲، ص۳۰۲، ج ۶، چاپ شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲، ج ۱۲، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶ - فهرست منابع(۱) ابن جماعه، المنهل الروی فی مختصر علوم الحدیث النبوی، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۲) ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیبالتهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۳) ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علومالحدیث، چاپ مصطفی دیب البغا، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۴) محمد بن احمد ازهری، تهذیباللغة، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره: دارالمصریه للتألیف و الترجمه، (بیتا). (۵) محمدضیاءالرحمان اعظمی، معجم مصطلحاتالحدیث و لطائفالاسانید، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹. (۶) زکریا بن محمد انصاری ازهری، فتحالباقی بشرح الفیةالعراقی، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدی، بیروت ۱۹۹۹/۱۴۲۰. (۷) محمداعلی بن علی تهانوی، موسوعة کشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، چاپ رفیق العجم و علی دحروج، بیروت ۱۹۹۶. (۸) علی بن محمد جرجانی، التعریفات، چاپ عبدالرحمان عمیرة، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۹) حسین بن عبدالصمد حارثی، وصولالاخیار الی اصولالاخبار، چاپ عبداللطیف کوهکمری، قم ۱۴۰۱. (۱۰) عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی، التّقیید و الایضاح لما اطلق و اغلق من مقدّمه ابن الصّلاح، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۱) احمد بن علی خطیب بغدادی، کتابالکفایة فی علمالروایة، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۰/۱۹۷۰. (۱۲) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلامالنبلاء، ج ۶، چاپ شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲، ج ۱۲، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۱۳) محمد بن احمد ذهبی، کتاب تذکرةالحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت (بیتا). (۱۴) محمد بن احمد ذهبی، میزانالاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بیتا). (۱۵) حسن صدر، نهایةالدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائی، چاپ ماجد غرباوی، (قم ۱۴۱۳). (۱۶) فخرالدین بن محمد طریحی، جامعالمقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، چاپ محمدکاظم طریحی، (تهران ۱۳۷۴). (۱۷) نورالدین عتر، منهجالنقد فی علومالحدیث، دمشق ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۸) عبداللّه مامقانی، مقباسالهدایه فی علمالدرایه، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۳. (۱۹) حسن محمد مقبولی اهدل، مصطلحالحدیث و رجاله، صنعا ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰. (۲۰) محمد عبدالرؤوف بن تاجالعارفین مناوی، الیواقیت و الدّرر فی شرح نخبه ابن حجر، چاپ مرتضی زیناحمد، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجت در علم حدیث»، شماره۵۸۳۴. ردههای این صفحه : اصطلاحات حدیثی | حدیث شناسی
|